صرافی ارز دیجیتال

تیتر بسیاری از خبرگزاری های فعال در حوزه ارز دیجیتال مربوط به خبر فرار یکی از مدیران صرافی های ارز دیجیتال در ترکیه است .

فاروق فاتح، صاحب یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری رمز ارز ترکیه بود که اخیرا از کشور فرار کرده است. هزاران نفر از کاربران این شرکت با طرح شکایتی خواستار رسیدگی به وضعیت پول‌های آنها و همچنین آقای فاتح شده‌اند.ترکیه پس از توقف پرداخت به مشتریان و فرار از کشور اقدام به تعقیب بین المللی برای بنیانگذار یکی از عمده مبادلات ارز رمزنگاری شده خود کرد.

براساس اطلاعرسانی خبرگزاری رسمی ترکیه اداره کل نیروهای امنیتی ترکیه جمعه 23 آوریل طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد شب گذشته دادستانی کل منطقه آناتولی استانبول درخواست خود مبنی بر صدور بولتن قرمز برای دستگیری فاروق فاتح اوزر، مدیرعامل شرکت ارزهای دیجیتال تودکس (Thodex) را که به کشور آلبانی فرار کرده‌است، توسط پلیس بین‌الملل (اینترپل) به اداره کل ارسال کرد.

در این اطلاعیه آمده است این فرد مظنون از ساعت 10 صبح امروز با اعلام هشدار قرمز پلیس بین‌الملل در سراسر جهان تحت پیگرد قرار می‌گیرند.

از سوی دیگر سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه طی تماس تلفنی با همتای آلبانی خود درباره دستگیری فاروق فاتح اوزر، مدیرعامل شرکت ارزهای دیجیتال تودکس دیدار و گفت‌وگو کرد.

این خبر موجی از نگرانی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران ارز های دیجیتال بخصوص معامله گران در پلتفرم های لوکال را پدید آورده است چرا که هر آن ممکن است این اتفاق برای هر کدام از این پلتفرم ها رخ دهد و سرمایه های بسیاری را به نابودی کشاند!

حال سوالی که مطرح است این است که چگونه یک صرافی ارز رمز یا پلتفرم معاملات کریپتو میتواند به راحتی سرمایه های کاربران خود را تملک کنند؟

حتما این سوال ذهن شما را نیز درگیر نموده است اما پاسخ آن نیازمند توضیح درخصوص فعالیت و شیوه عملکرد این نوع پلتفرم هاست. همانطور که می دانید هرگونه تراکنش و یا معامله و نقل و انتقال ارز رمز در بستر فناوری بلاکچین به نحوی ثبت می گردد که امکان جعل، کلاهبرداری و یا خدشه به آن تقریبا غیر ممکن است و دارای امنیت بسیار بالایی است به همین دلیل است که نظر بسیاری را به این فناوری جلب نموده است .

در فناوری بلاکچین هر معامله یا تراکنش که منجر به انتقال یک دارایی دیجیتال از یک شخص به شخص دیگر گردد و یا بهتر بگوییم منجر به جابجایی از یک کیف پول به کیف پول دیگر گردد نیازمند تایید این انتقال توسط زنجیره بلوک مربوطه است و پس از تایید داده های این انتقال در میان سایر داده های نقل و انتقال های قبل و بعد دیگر ثبت و ضبط گردیده و دیگر امکان تغییر آن وجود ندارد.

اما همه این ویژگی ها مربوط به فناوری بلاکچین است که ارز رمز ها در بستر آن تعریف و مورد معامله قرار می گیرند ولی در پلتفرم های معاملاتی این چنین نیست! در واقع معاملات در پلتفرم های ارز دیجیتال ارتباطی به بلاکچین نداشته و در سرور های لوکال ذخیره و پردازش می شوند بنابراین امکان هرنوع سو استفاده وجود دارد.

از طرفی کاربران برای انکه امکان معامله در پلتفرم های محلی را داشته باشند می بایست ارز رمز خود را به کیف معرفی شده از سوی پلتفرم منتقل نماید که این کیف پول متعلق به پلتفرم یا مدیران آن می باشد و از زمانی که انتقال از کیف پول شما به کیف پول پلتفرم رخ دهد دیگر مالکیت و اختیار این ارز رمز در اختیار مالک کیف پول جدید است . هرچند پلتفرم ها برای شما اعتباری را در پلتفرم نمایش می دهند که امکان معامله در بستر پلتفرم را براساس همان اعتبار فراهم می آورد اما اعتباری که برای شما نمایش داده می شود و معاملاتی که در این پلتفرم انجام می دهید به صورت لوکال بوده و صرفا در همان پلتفرم اعتبار دارد و مادامیکه شما در خواست خروج ارز رمز از پلتفرم را ننمایید در دنیای ارز دیجیتال شما مالک هیچ ارز رمزی نیستید!

بنابراین نمیتوان به راحتی و بدون بررسی تمام جوانب به یک پلتفرم معاملاتی ارز دیجیتال اعتماد کرد؛چون تمام دارایی شما در اختیار آن هاست، بدون آنکه اطلاعات و توافقات شما  در جایی جز سرورهای این پلتفرم ذخیر شده باشد بنابراین این پلتفرم براحتی می تواند سرورهای خود را از دسترس خارج کند و شما نیز هیچ دستاویزی برای مطالبات خود ندارید.

در هرحال پلتفرم معاملات ارز دیجیتال یک ضرورت برای این صنعت است چرا که هیچ سرمایه گذاری به قصد حبس دارایی های خود در این حوزه سرمایه گذاری نمی نماید و قصد دارد با دارایی دیجیتال خود معامله نماید اما این پلتفرم ها در حال حاضر نه از پروتکل های حوزه فناوری بلاکچین بهره می برند تا امکان جعل و کلاهبرداری از آن غیرممکن شود  و نه تحت نظارت دستگاه های نظارتی عمل می کنند که جلوی سو استفاده های احتمالی گرفته شود بنابراین اعتماد به پلتفرم ها به راحتی میسر نمی شود.

قطع یقین، رها کردن فناوری های نوین ویا جلوگیری کردن از آن هر دو محکوم به شکست است . ما در حوزه پرداخت یاری تجربه مشابهی را داشتیم کما اینکه در روز های نخست اساسا توسط نهاد های نظارتی مورد توجه قرار نمی گرفتند و بعد از مدتی مدام با تهدید فیلتر مواجه می شدند اما اکنون با نظارت شرکت های پرداخت الکترونیکی ، شاپرک و تدبیر بانک مرکزی بخش عمده فعالیت حوزه پرداخت های الکترونیکی خرد مدیریت شده است .

بنظر می رسد این حوزه نیز باید با تدبیر و برنامه ریزی مدیریت شود تا از بین رفتن سرمایه های عمومی جلوگیری شود . با شناسایی و اعطای مجوز فعالیت به پلتفرم ها هم می توان اعمال مقررات مبارزه با پولشویی و هم اخذ مالیات را تسهیل نمود هم برای شناسایی مشتریان و سقف اعتباری آنان و حجم مبادلات پلتفرم ها تمهیداتی را اندیشید که همین این ها مرهون یک سیاستگذاری موفق در حوزه فناوری است.