ارزشگذاری سهام در شرکت های تجاری
ارزشگذاری سهام شرکت های تجاری دارای پیچیدگی بسیار است ، به خصوص وقتی این سهام به صورت خصوصی عرضه شده و در بازار سرمایه معامله نمیشود بنابر این شاید بخواهید بدانید که قیمت یک سهم در بازار چگونه تعیین میشود.
در ابتدا ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که هر سهمی معمولاً دارای دو نوع قیمت یا ارزش است که به ترتیب از آنها به عنوان ارزش اسمی و ارزش تجاری نام میبریم.
ارزش اسمی
ارزش اسمی سهام همان است که در روز تشکیل شرکت پرداخت و یا تعهد شده و سرمایه شرکت در مجموع قیمت اسمی سهام را تشکیل میدهد به عنوان مثال: شرکتی را در نظر بگیرید که سرمایه آن دو میلیون ریال و به هزار سهم دو هزار ریالی تقسیم شده است. پس ارزش اسمی هر سهم این شرکت دو هزار ریال است.
ارزش تجارتی
قیمت تجارتی یا حقیقی هر سهم بسته به فعالیتی است که شرکت داشته و منافعی است که سالانه دارد.
البته شرکتی که در سال به میزان ۸۰ درصد سرمایه خود منفعت داشته باشد با شرکتی که ده درصد سود بدهد قطعا تفاوت دارد و سهام آن به همین نسبت طالب بیشتری دارد و به این جهت در بازار گرانتر به فروش میرسد.
قیمتی که هر سهم در بازار و بورسها به فروش میرسد با قیمت اسمی سهام فرق دارد و قیمت بازار یا ارزش تجارتی نامیده میشود. ممکن است ارزش تجارتی از ارزش اسمی کمتر یا بیشتر باشد.
مثلاً شرکتی که فعالیتی نداشته بلکه در اثر زیانهای وارده قسمتی از سرمایه آن از بین رفته است، در بازار به ارش اسمی خریدار ندارد و ناچار به قیمت کمتری فروش میرود.
گاهی ارزش اسمی و تجارتی با یکدیگر فرقی ندارند. در این صورت گفته میشود که ارزش اسمی سهام با ارزش تجارتی منطبق است.
تعیین قیمت سهام یک شرکت معمولا تابع عوامل مختلفی است که مهمترین آن سودآوری شرکت، انتظار سودآوری آتی شرکت و شرایط کلان اقتصادی کشور است.
در واقع بودجه شرکت و پیشبینی سود هر سهم مهمترین عامل تاثیرگذار بر قیمت و ارزشگذاری سهام است.
تغییرات قیمت سهام در سالهای گذشته و میزان تولید و فروش یکسان، وضعیت خاص صنعت، سیاست تقسیم سود سهام، طرحهای توسعه و افزایش سرمایه، ترکیب داراییها و سرمایهگذاریهای شرکت، اعتبار و سابقه شرکت، بدهیهای احتمالی، اطلاعات درونی شرکت و شایعات، نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E)، عرضه و تقاضای سهام و بالاخره مدیریت شرکت همه از جمله مواردی است که به نوعی بر بالا و پایین رفتن قیمت سهام یک شرکت تاثیرگذارند.
شیوه های ارزشگذاری سهام شرکت ها
در این بخش به سه روس ارزشگذاری سهام در شرکت های تجاری می پردازیم که رایج ترین شیوه های ارزشگذاری سهام است:
ارزشگذاری سهام به تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه (CCA)
روش تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه (CCA) با این فرض عمل می کند که شرکت های مشابه در یک صنعت دارای مضرب مشابه هستند.
زمانی که اطلاعات مالی شرکت خصوصی در دسترس عموم نباشد، شرکتهایی را جستجو میکنیم که مشابه ارزشگذاری هدف ما هستند و ارزش شرکت هدف را با استفاده از ضریب شرکتهای قابل مقایسه تعیین میکنیم. این رایج ترین روش ارزش گذاری شرکت خصوصی است.
برای اعمال این روش، ابتدا ویژگیهای شرکت هدف را در اندازه، صنعت، عملیات و غیره شناسایی میکنیم و یک «گروه همتا» از شرکتهایی را ایجاد میکنیم که ویژگیهای مشابهی دارند.
سپس ضریب این شرکت ها را جمع آوری کرده و میانگین صنعت را محاسبه می کنیم. در حالی که انتخاب چندگانه میتواند به صنعت و مرحله رشد شرکتها بستگی داشته باشد، ما در اینجا نمونهای از ارزشگذاری با استفاده از مضرب EBITDA ارائه میکنیم، زیرا یکی از متداولترین ضریبهای مورد استفاده است.
EBITDA درآمد خالص یک شرکت است که برای بهره، مالیات و استهلاک تعدیل شده است و می تواند به عنوان نمایشی تقریبی از جریان نقدی آزاد شرکت مذکور استفاده شود. فرمول ارزش گذاری شرکت به صورت زیر بیان می شود:
ارزش شرکت هدف = چند برابر (M) x EBITDA شرکت مورد نظر
که در آن، چندگانه (M) میانگین ارزش سازمانی/EBITDA شرکتهای قابل مقایسه است، و EBITDA شرکت هدف معمولاً برای دوازده ماه آینده پیشبینی میشود.
ارزشگذاری سهام به روش جریان نقدی تنزیل شده (DCF)
یکی دیگر از روش های ارزشگذاری سهام شرکت ها روش جریان نقدی تنزیل شده (DCF) روش CCA را یک قدم جلوتر می برد.
همانند روش CCA، ما تخمینهای جریان نقدی تنزیلشده هدف را بر اساس اطلاعات مالی بهدستآمده از همتایان آن که به صورت عمومی معامله میشوند، برآورد میکنیم.
تحت روش DCF، ما با تعیین نرخ رشد درآمد قابل اجرا برای شرکت هدف شروع می کنیم. این با محاسبه میانگین نرخ رشد شرکت های قابل مقایسه به دست می آید. سپس درآمد، هزینههای عملیاتی، مالیات شرکت را پیشبینی میکنیم و جریانهای نقدی آزاد (FCF) شرکت مورد نظر را معمولاً برای ۵ سال تولید میکنیم. فرمول جریان نقدی آزاد به صورت زیر است:
جریان نقدی آزاد = EBIT (1-نرخ مالیات) + (استهلاک) – (تغییر در سرمایه در گردش خالص) – (هزینه سرمایه)
ما معمولاً از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) به عنوان نرخ تنزیل مناسب استفاده می کنیم. برای استخراج WACC یک شرکت، باید هزینه حقوق صاحبان سهام، هزینه بدهی، نرخ مالیات و ساختار سرمایه آن را بدانیم.
هزینه حقوق صاحبان سهام با استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) محاسبه می شود. ما بتای شرکت را با گرفتن میانگین بتا صنعت تخمین می زنیم.
هزینه بدهی به مشخصات اعتباری هدف بستگی دارد که بر نرخ بهره ای که در آن بدهی متحمل می شود تأثیر می گذارد.
همچنین برای یافتن هنجار صنعت نرخ مالیات و ساختار سرمایه به همتایان عمومی هدف مراجعه می کنیم.
هنگامی که وزن بدهی و حقوق صاحبان سهام، هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را داشته باشیم، می توانیم WACC را استخراج کنیم.
با انجام تمام مراحل فوق، ارزش گذاری شرکت مورد نظر را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
فرمول ارزش گذاری شرکت های خصوصی
لازم به ذکر است که انجام تجزیه و تحلیل DCF به تجربه مدلسازی مالی قابل توجهی نیاز دارد. بهترین راه برای یادگیری مدل سازی مالی از طریق تمرین و آموزش مستقیم از یک متخصص است.
ارزشگذاری سهام به روش اول شیکاگو
ترکیبی از روش ارزشیابی چندگانه و روش جریان نقدی تنزیل شده است. ویژگی متمایز این روش در نظر گرفتن سناریوهای مختلف بازده شرکت هدف نهفته است. معمولاً این روش شامل ساخت سه سناریو است:
بهترین حالت (همانطور که در طرح تجاری شرکت ذکر شده است)، حالت پایه (محتمل ترین سناریو) و بدترین حالت که یک احتمال به هر مورد اختصاص داده شده است.
ما همین رویکرد را در دو روش اول برای پیشبینی جریانهای نقدی خاص و نرخهای رشد برای چندین سال (معمولاً یک دوره پیشبینی پنج ساله) اعمال میکنیم.
ما همچنین ارزش نهایی شرکت را با استفاده از مدل رشد گوردون پیشبینی میکنیم. پس از آن، ارزش گذاری هر مورد با استفاده از روش DCF استخراج می شود. در نهایت، با در نظر گرفتن میانگین احتمالی سه حالت، به ارزیابی شرکت هدف میرسیم.
این روش ارزشگذاری شرکت خصوصی را میتوان توسط سرمایهگذاران خطرپذیر و سرمایهگذاران سهام خصوصی استفاده کرد.
زیرا ارزشگذاری را ارائه میکند که هم پتانسیل صعودی و هم ریسک نزولی شرکت را در بر میگیرد.
برای مشاوره حقوقی با ما تماس بگیرید !
برای اطلاعات بیشتر با کارشناسان ما تماس بگیرید